کد مطلب:122482 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:342

بارقة ربانیه فی دفع مسائل غامضه
بارها مشاهده شده كه مسائلی غامضه از ناحیه برخی از علاقمندان بدانستن مطالب مشكله مهمه و كشف حقایق و اسرار مربوطه به ائمه اطهار علیهم السلام درباره شهادت و مسمومیت ایشان كه یا بشمشیر یا وسیله خورانیدن زهر به آنان بوده چنانكه در كلام امام همام سلطان سریر ارتضا حضرت علی بن موسی الرضا علیه آلاف التحیة و الثناء آمده است (ما منا الا مقتول او مسموم) این سئوالات و پرسشها مطرح می شود و مورد سئوال و پرسش این است:

آیا امیر اهل ایمان علی بن ابیطالب علیه السلام با اینكه از حادثه شب نوزدهم رمضان اطلاع داشت و میدانست چنانچه آن شب بمسجد برود سحرگاهان اشقی الاشقیاء دوران با ضرب شمشیر بران زهر آلود آنحضرت را ضربت می زند و این ضربت باعث كشتن و شهادت آنحضرت می شود چگونه با علم باین حادثه مبادرت برفتن بمسجد فرمود با اینكه القاء نفس را به تهلكه قرآن منع نموده است لقوله تعالی، و لا تلقوا بایدیكم الی التهلكه (آیه 195 سوره بقره).

و نیز آیا در علم خدای متعال شهادت ولی ذوالجلال گذشته بود بوقوع این حادثه و بعبارت دیگر آیا اراده و مشیت ذات احدیت جلت عظمته بر شهادت آنحضرت تعلق گرفته بود پس قضا حتمی الهی قابل تغییر و تبدیل نبود در این صورت ابن ملجم را در انجام عملش تقصیری نیست چه او بر طبق علم و اراده و مشیت حقتعالی مبادرت بانجام این كار نموده است.



[ صفحه 262]



و عینا همین سئوال در مورد حضرت امام حسن مجتبی علیه السلام و نوشیدن آن بزرگوار آب زهر آلود از آن كوزه كه آن مخدره ملعونه تهیه كرده بود مطرح می شود چنانچه همین سئوال در مورد حضرت امام حسین سیدالشهدا علیه السلام و رفتن آنحضرت به كربلا و وقوع آن حادثه اسفناك پیش می آید و بایست جواب منطقی و پاسخ استدلالی عقلی و برهانی به اینگونه سؤالات داده شود.

اكنون لازم است بمورد سئوال با منطق استدلال پاسخ داده شود.

اولا باید دانست ذات احدیت جلت عظمته علاوه بر علم در مرتبه ذات، نیز علم دارد حضورا و شهودا باعیان ممكنات بنفس وجود ممكنات (لان صفحات الاعیان بالنسبة الی الباری كصفحات الاذهان بالنسبة الی نفوسنا).

و این مشاهده در دهر عالم واقع است (دفعة واحدة دهریة) نه بطور تعاقب زمانی لذا ازل و ابد در این شهود حاصل و در این مشهد حاضر است و چون نبی و ولی و امام مظهر تام اسماء و صفات الهیه اند پس بالضرورة العقلیه مظهر علم حضوری و شهودی باری تعالی می باشند و بطور عیان و شهود هر چیز را در جای خود مشاهده می فرمایند زیرا ولی مظهر علیم مطلق است لذا تمام حوادث را قبل از وقوع در جای خود مشاهده می نمایند و بهمین جهت بوده كه حضرت ختمی مرتبت محمد (ص) و ائمه طاهرین اوصیای قدیسین آنحضرت از تمام وقایع و حوادث گذشته و آینده خبر داده اند.

پس وجود مقدس امیرالمومنین علی علیه السلام بعلم قطعی اطلاع و یقین داشت كه با شمشیر ابن ملجم كشته خواهد شد و پیغمبر اكرم هم بآنحضرت وقوع حادثه شب نوزدهم رمضان را در مورد ضربت خوردن آنحضرت خبر داده بود لذا شب موعود را بعلم حضوری شهود میفرمود و میدانست كه درعلم ازلی الهی وقوع این حادثه گذشته و مشیت حقتعالی بر شهادت او تعلق گرفته و تقدیر تبدیل پذیر نیست لذا با علمی كه داشت مبادرت برفتن مسجد در آن



[ صفحه 263]



شب موعود فرمود و مختارا بحسن اختیار خود كشته شدن و شهادت خود را استقبال و قبول فرمود و ابن ملجم هم مختارا بسوء اختیار خود مبادرت بقتل آنحضرت نمود لذا معاقب و مستحق لعن است. و باید دانست كه مرگ تهلكه نیست تا منع (لا تلقوا بایدیكم الی التهلكه) شامل آن باشد بلكه مرگ كمال است و شهادت سعادت است و مصداق سارعوا الی مغفرة من ربكم است (آیه 133 سوره آل عمران). سئوال در مورد شهادت حضرت امام حسن مجتبی (ع) و پاسخ گوئی در مورد برخی پرسشها استدلالا و عقلا.

بمقتضای خبر شریف رضوی (ما منا الا مقتول او مسموم) حضرت امام حسن مجتبی (ع) دومین نیر برج امامت و اختر فروزان آسمان ولایت از كسانی است كه با زهر جفا وسیله آن مخدره ملعونه شربت شهادت نوشیده است حال همان سئوال كه نسبت به شهادت امیر اهل ایمان علی بن ابیطالب مطرح و جواب آن با منطق استدلال داده شد نیز مورد بحث واقع میگردد.

آیا حضرت امام حسن مجتبی علیه الصلوة و السلام مطلع و مستحضر بود كه آب زهر آلود در آن كوزه است و عالما مبادرت بنوشیدن آن آب نمود و آیا در علم ازلی الهی شهادت آن حضرت وسیله آن آب زهر آلود گذشته بود و مشیت الهیه بر آن تعلق گرفته بود پس تقدیر و قضاء حتمی قابل تغییر و تبدیل نبود، آیا شبهه جبر پیش نمی آید كه امام حسن مجتبی (ع) بالاجبار مبادرت باین كار نموده است و اگر جبر و مجبور بودن در نوشیدن آن كوزه در كار است پس آن مخدره ملعونه بی تقصیر است زیرا او مجریه مشیت الهیه بوده است.

جواب باین سئوالات مشابه همان بیانی است كه در مورد امیرالمومنین علی علیه السلام گردید و ما در این مقام اولا اثبات علم حضوری شهودی امام را می نمائیم.

برهان نیر عرشی بر اثبات علم امام كه امام علم به ازل و ابد دارد و هیچ چیز بر امام مجهول نیست و امام محیط بر تمام اشیاء و كافه موجودات است از این



[ صفحه 264]



قرار است:

در نظر اهل عرفان و معرفت و كرسی نشینان عرش علم و حكمت مسلم و محقق و محرز است كه وصول بمقام ولایت كلیه مطلقه بعد از طی مراتب عقلانی است كه قبل از مقام ولایت است. این مراتب كه چهار مرتبه است، مرتبه اول عقل هیولائی دوم عقل بالملكه سوم عقل بالفعل و چهارم مقام و مرتبه عقل بالمستفاد كه مقام مشاهدات معقولات و جمیع حوادث گذشته و آینده است چه آنكه اگر این مقام برای امام حاصل نشود و نائل باین مرتبه عالیه نگردد وصولش بمرتبه ولایت كلیه مطلقه طفره عقلیه خواهد بود و طفره عقلیه مانند طفره حسیه محال و ممتنع است.

پس همچنانكه در قاعده و برهان امكان اشرف وصول فیض به اخس بعد از مرور بمرتبه اشرف است همچنین حركت صعودی و رسیدن بمقام ولایت بعداز طی مرتبه اخس است كه مراتب عقلی باشد بنابراین امام علیه السلام در مقام عقل بالمستفاد است كه او را مقام مشاهده گویند و بلسان قرآن مقام فواد است كما قال الله تعالی، ما كذب الفؤاد ما رأی (آیه 11 سوره النجم) و عن الرضا علیه السلام (ما كذب فؤاد محمد (ص) ما رأت عیناه ثم اخبر بما رأی).

پس تمام وقایع و حوادث چه در ازل و چه در ابد مشهود مقام ولایت كلیه مطلقه است و امام علمش محیط بر حوادث گذشته است و او بنظر دهری شهود وقایع را هر یك در جای خود می نماید.



كه از او سو جمله ملت یكی است

صد هزاران سال و یكساعت یكی است



هست ازل را و ابد را اتحاد



[ صفحه 265]